رابطه شیردهی با چاقی در کودکان کم وزن هنگام تولد
نویسندگان
پروفسور حسین کیوانی، میترا زراتی، فرزاد شیدفر، مریم مرادف، فریناز نصیری نجاد، حسین رضایی حمامی، الهام رزمپوش
تاریخ انتشار
2012/08
مجله
مجله پزشکی هلال احمر ایران
جلد
۱۵
ناشر
موسسه پزشکی کوثر
جهت مشاهده مقاله اصلی کلیک کنید.
پیش زمینه
به نظر میرسد تغذیه با شیر مادر در تعیین چاقی و چاقی شکمی در دوران کودکی، به ویژه در کودکان با سابقه وزن کم هنگام تولد نقش داشته باشد.
اهداف
هدف از این مطالعه بررسی رابطه شیردهی با چاقی شکمی و چاقی در دانش آموزان ایرانی میباشد.
مواد و روش ها
در مجموع ۱۱۸۴ دانش آموز (۶۲۵دختر و ۵۵۹ پسر) ۱۰ تا ۱۳ساله از ۱۱۲ مدرسه ابتدایی دولتی ایران انتخاب شدند. قد، وزن، دور کمر و فشار خون با استفاده از ابزار استاندارد اندازهگیری شد و یک پرسشنامه استاندارد پیشآزمون شده برای جمعآوری اطلاعات مربوط به اقتصاد خانواده و سطح تحصیلات، سابقه خانوادگی درجه اول چاقی، سابقه تغذیه با شیر مادر، الگوی غذایی و وزن هنگام تولد انجام شد.
توضیحات
در بسیاری از کشورها، اضافه وزن و چاقی دوران کودکی ابعاد همهگیر را افزایش داده است. علاوه بر این، امروزه بسیاری از عوارض چاقی مانند فشار خون بالا و بیماریهای مزمن در کودکان دیده میشود. اخیرا تلاشهایی برای درک عوامل خطر اضافه وزن و چاقی انجام شده است. در این زمینه تغذیه با شیر مادر نقش مهمی دارد. فواید کوتاه مدت شیردهی مزایای بسیاری برای سلامتی، اقتصادی، تغذیهای و عاطفی برای کودکان و همچنین بهبود رشد کودک فراهم میکند.
شواهد روز افزون نشان میدهد که تغذیه با شیر مادر ممکن است فواید طولانی مدتی نیز داشته باشد، از جمله پیشگیری از چاقی قبل از شروع بلوغ. در نتیجه تغذیه با شیر مادر و مدت آن نقش بسزایی در پیشگیری از چاقی کودکان دارد. در کودکان با وزن کم هنگام تولد، مصرف شیر خشک بیشتر رایج است، اما محققان نشان دادهاند که شیردهی طولانی مدت میتواند خطر چاقی را در دوران کودکی کاهش دهد. ممکن است به برخی از اجزای موجود در شیر مادر مانندGrelin ، Adipokinesو Resistin مربوط باشد که بر تنظیم مصرف غذا تأثیر میگذارد و منجر به تعادل در دریافت انرژی در دوران نوزادی میشود.
سایر عوامل موثر بر چاقی دوران کودکی عبارتند از: سابقه خانوادگی درجه اول چاقی، سطح اقتصادی و تحصیلی خانواده، الگوی غذای کودک، مدت زمان خواب، سطح فعالیت بدنی و وزن هنگام تولد. از سوی دیگر عوامل بیولوژیکی، ژنتیک، پارامترهای محیطی و اجتماعی-اقتصادی بر چاقی از سالهای اولیه زندگی تا بزرگسالی تاثیر میگذارند و نیز کنترل میکنند.
دانشمندان دریافتهاند که نه تنها کودکان با وزن کم هنگام تولد (LBW) نیز در اواخر عمر خود چاق خواهند شد. کودکان مبتلا به LBW سریعتر وزن اضافه میکنند که به آن افزایش رشد میگویند تا کمبود رشد خود را جبران کنند. بنابراین افزایش در دوران کودکی ممکن است باعث افزایش چاقی شکمی، مقاومت به انسولین و عدم تحمل گلوکز شود.
هیلز و بارکر نشان دادهاند که وزن کم هنگام تولد، که بازتابی از محرومیت تغذیهای در رحم است، ممکن است رشد پانکراس جنین را مختل کند و میتواند زمینه ساز چاقی کودکان و بیماریهای غیرواگیر باشد. آنها همچنین پیشنهاد کردهاند که چاقی عمدتاً نتیجه عوامل محیطی است و عوامل ژنتیکی نقشی کم یا اصلاً در پیشرفت آن ایفا نمیکنند که به آن فرضیه «فنوتیپ صرفهجویی» میگویند. علاوه بر این افزایش سریع وزن باعث ایجاد چربی در کودکان مبتلا به LBW میشود. مطابق با این، بسیاری از مطالعات تأیید کردند که کودکان مبتلا به LBW نسبت به کودکان با وزن طبیعی هنگام تولد (NBW)، درصد چربی بدن بیشتری دارند.
دوره رشد آنها ممکن است باعث سنتز بافت چربی احشایی در بدن آنها شود و همچنین تجمع چربی که به خصوص باعث چاقی شکمی میشود.
نتیجه
۱۱۸۴دانش آموز (۶۲۵دختر و ۵۵۹ پسر) در رده سنی ۱۰ تا ۱۳سال از ۱۱۲ مقطع ابتدایی شهر تهران انتخاب شدند. ۱۳.۶۸% از شرکت کنندگان LBW ، %۲۶.۴۱ ماکروزوم (بیش از ۴۰۰۰گرم) و ۵۹.۹۱% وزن طبیعی در زمان تولد داشتند. ۵.۳۲درصد از شرکت کنندگان چاق و ۲۲.۰۴ درصد از آنها اضافه وزن داشتند که هر دو در دختران بیشتر از پسران بود ۲۵.۳۴% درصد از شرکت کنندگان چاقی شکمی ABO داشتند که در پسران در مقایسه با دختران شایع تر ۲۶.۴۸درصد در مقابل ۲۴.۳۲درصد، ۰.۰۰۲= P).
مشاهدات ما نشان داد که دانشآموزانی که مادرانشان لیسانس یا بالاتر داشتند چاق و اضافه وزن کمتری داشتند، اگرچه این رابطه معنیدار نبود (۰.۰۵> P). همچنین دریافتیم که بین سطح تحصیلات پدر (کارشناسی ارشد و بالاتر) با چاقی و ABO در دانشآموزان رابطه معناداری وجود دارد (۰.۰۲= P). به عبارت دیگر، تحصیلات عالی پدران شرکت کنندگان با بروز کمتر چاقی و ABO همراه بود. در مطالعه ما بیش از نیمی از پدران و مادران به ترتیب خود اشتغال و خانه دار بودند.
دادههای ما نشان داد که پدرانی که شاغل بودند و مادرانی که بیرون از خانه کار میکردند، کودکان چاق نسبت به سایرین داشتند (۰.۰۳= P). هنگام تولد با شاخص توده بدنی، وزن، دور کمر و فشار خون سیستولیک (۰.۰۵P<) رابطه معنیداری داشت اما با سایر پارامترها مانند قد و فشار خون دیاستولیک (DBP) رابطه معنیداری نداشت (P > 0.05).